Web Analytics Made Easy - Statcounter

کارگردان «نرگس مست» می‌گوید تا زمانی که مدیریت سینمایی کشور ما دلسوز واقعی نباشد و سطح خود را ارتقا ندهد نمی‌توان انتظاری برای فرهنگ سازی با فیلم و سینما داشت.  به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، هفته جاری از ایامی است که مناسبت‌های تاریخی و ملی مرتبط با چهره‌های مطرح فرهنگی و سیاسی کشور در آن فراوان است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

از شهادت دانشمند هسته‌ای شهید شهریاری گرفته تا میرزا کوچک‌خان جنگلی و آیت‌الله سید حسن مدرس. چهره‌های مهمی که هرکدام قابلیت حداقل ساخت یک فیلم سینمایی را دارند و حتی می‌توان سریال تلویزیونی نیز ساخت. اما سینمای ما سال‌ها است که به سختی درباره هرکدام از این چهره‌های ملی فیلم می‌سازد و از فقر جدی برخوردار است.

یکی از معدود فیلم‌های سینمایی ما که به پرتره تاریخی با دغدغه فرهنگی پرداخت نرگس مست بود. فیلمی به کارگردانی سیدجلال‌الدین درّی و با بازی مهدی پاکدل و سعیدپور صمیمی.

با درّی به مصاحبه پرداختیم و از او تحلیلش را درباره اینکه کدام یک از بخش‌های سینمای ایران دچار مشکل تولید فیلم‌های تاریخی و پرتره درباره چهره‌های ملی است، صحبت کردیم.
ناجی به نام مایکل جکسون برای حل دعوا‌های خیابانی
درّی با اشاره به اینکه تقریباً تمام چرخه‌های تولیدی فیلم‌های ما در این زمینه دچار مشکل است بیان کرد: مهم‌ترین مسأله فهم است. اینکه آیا مدیر سینمایی ما می‌داند که پرداختن به این‌ها مهم است یا نه؟

بعد از آن نیز مراحل بودجه‌بندی و فنی و... است که باید اذعان کرد که در تمام آن‌ها دچار فقریم، اما مهم‌ترینش همان‌طور که اشاره کردم فقر فهم است که از مدیریت فرهنگی ما ناشی می‌شود. اما بد نیست که بدانیم بسیاری از مشکلات اجتماعی ما با فرهنگ‌سازی به کمک سینما حل می‌شود و ما برای آن کاری نمی‌کنیم.

به عنوام مثال در دهه ۱۹۸۰ که در آمریکا نزاع خیابانی زیاد شده بود، آن‌ها با توجه به فرهنگ فیلم، برک دنس را ساختند که به جای دعوا رقصیدن را جایگزین کرده بود. این فیلم را در بوغ و کرنا کردند و جوان‌ها را مشتاق کردند که به جای جنگ و دعوای خیابانی برقصند و برای همین امر هم چهره‌ای مانند مایکل جکسون را ساختند، این یعنی کار فرهنگی.

همینطور جهت‌گیری‌های هالیوودی دیگر که اگر به آن‌ها نگاه کنید جالب است مانند اینکه در سال ۱۹۹۲ فیلمی به نام سکوت بره‌ها ساخته می‌شود که داستان آدمخواری به نام دکتر لکتر است. با ساخت این فیلم جرم و جنایت زیاد می‌شود بعد از اینکه هالیوود می‌فهمد رویکرد نادرستی داشته است به جای خشونت، عشق را با رویکردی کلاسیک در سینما با فیلم تایتانیک جا می‌اندازد. برای این منظور قبل از آن تحقیق علمی و دانشگاهی و پژوهش صورت گرفته است که بتواند این اطلاعات را به سینما منتقل کند.
سینمای ما با دانشگاه و تحقیق قهر است.
اما ما اصلاً چنین رویکردی نداریم و فضای علمی و دانشگاهی ما با سینما قطع است. زمانی هم که برای تاریخ فیلم می‌سازیم به علت اینکه تحقیق و پژوهش و رویکرد مشخصی نداریم بدتر فیلم و سریالی را می‌سازیم که به نفع پهلوی است!

بیشتر سریال را برای ذوق کردن مدیر بالادستی ساخته‌ایم. شبکه‌های انگلیسی فارسی زبان در این چند سال چندین مستند درباره رضاشاه ساختند که او را پادشاهی میهن دوست و فداکار نشان دهند، اما ما حقایق مهمی مانند دیکتاتور بودن او و کشتن چهره‌هایی مانند میرزاده عشقی، فرخی و گرفته تا اینکه مرحوم داور از ترس او خود را کشت را بیان نمی‌کنیم. تازه فیلم و سریال ما به نفع او و حکومتش تمام می‌شود. تمام این موارد به علت اینکه کار کارشناسی نشده و غیر تخصصی صورت می‌گیرد رخ می‌دهد.

پس فهم و نیازسنجی درست و بعد هم چگونگی و بودجه و بها دادن به کار برای ساخت اثر تاریخی و پرتره بسیار مهم است که متأسفانه به آن توجه نداریم.
نرگس مست هشداری است درباره فراموشی موسیقی سنتی
وی در ادامه در پاسخ به سؤال ما درباره اینکه چرا ساخت این آثار در میان هنرمندان نیز فراموش شده است بیان کرد که این سبک را هنرمندان فراموش نکرده‌اند مشکل این است که هرکسی توانایی ساخت فیلم تاریخی و ملی ندارد. صرف اینکه بتواند کارگردانی کند و کات دهد دلیل نمی‌شود که بتواند فیلم تاریخی بسازد. البته تاریخ معاصر عیان است و به قدر کافی درباره آن کتاب و مقاله وجود دارد، اما تاریخ صد‌ها سال قبل به مراتب دشوارتر است.

علاوه بر این صرف داستان گفتن و بیوگرافی ساختن نیز هنر نیست ما باید در چنین آثاری رویکرد داشته باشیم و هدف‌گذاری کنیم. من در فیلم نرگس مست فقط قصد این که داستان زندگی عارف قزوینی را بخواهم بگویم نداشتم بلکه می‌خواستم هشدار بدهم که موسیقی سنتی ما در حال فراموشی است. در حال حاضر حتی پسر مرحوم شجریان نیز پاپ می‌خواند و کلاً موسیقی سنتی رو به فراموشی می‌رود.

این فیلم که کاملاً درباره موسیقی و هنر ایرانی است توسط دفتر موسیقی وزارت ارشاد هیچ حمایتی برای اطلاع‌رسانی هم نشد؛ بهتر است بگویم که حتی از این فیلم خبر هم نداشتند که به اهالی موسیقی درباره این فیلم اطلاعاتی بدهند که آن را تماشا کنند.
فیلم‌های تاریخی و پرتره هالیوود پیامی برای امروز جهان دارد
ساخت سریال حضرت موسی (ع) زمانی اثرگذار است که تنها قصد داستان‌گویی نداشته باشیم و بتوانیم در کنار آن رویکردی داشته باشیم. به عنوان مثال درباره حضرت عیسی (ع) تا به حال ده‌ها فیلم ساخته شده است، اما هرکدام به یک شکل و فرم خاصی که رویکردی متفاوت دارد. فیلمی که مل گیبسون ساخت آن‌قدر به طور مشخص یهودیت را مقصر قتل عیسی می‌دانست که باعث شد یهودی‌ها علناً دشمن او شوند. اما همین فیلم با فیلم پازولینی تفاوت آشکار دارد.

پس اگر می‌خواهیم درباره حضرت موسی و یا هر پیامبری کار تولید کنیم باید بدانیم که اولاً مردم داستان و قصه آن را می‌دانند پس باید حرف جدیدی که برای قرن بیستم باشد بگوییم. این هنری است که غربی‌ها در آثارشان دارند، اما ما نه؛ از علل اصلی آن همان‌طور که گفتم به مدیریت سینمایی ما برمی‌گردد.

فیلم نرگس مست را سال ۱۳۹۵ ساختم و ۳ سال پشت اکران ماندم آخر سر هم که اجازه اکران دادند با کرونا مصادف شد و در نهایت آنلاین اکران شد. چرا چنین اتفاقی رخ می‌دهد؟ چون مدیر ما دلسوز فرهنگ و هنر کشور نیست.
روی مشکلات اجتماعی موج سواری می‌کنیم
فیلم من مانند فیلم‌های دیگر نه قصد داشت اعتیاد، طلاق، خیانت و بدبختی نشان دهد و نه جلف‌بازی و شوخی‌های رایج جنسی و لاله‌زاری برای خنداندن. تنها جرمش متفاوت بودن و دلسوز فرهنک بودن بود. یکبار با فیلم‌های تلخ روی موج مشکلات اجتماعی سوار می‌شویم و بعد هم با کمدی نازل او را می‌خندانیم. خنده‌ای سطحی که تماشاگر بعد از اینکه از سالن بیرون آمد با اولین برگ جریمه تمام شادی فراموشش می‌شود. این خنده‌ها که خنده عمیقی مانند کمدی چاپلین نیست.

مدیران فرهنگی ما سطح بالایی ندارند و معلوم نیست که چندتا کتاب خوانده باشند.

باید اذعان کرد که در مدیریت نازل به‌سر می‌بریم و سطح مدیریت فرهنگی ما پایین است. اگر اول انقلاب در دهه ۱۳۶۰ مدیرا‌های کارنابلد داشتیم، اما سطحشان بالا بود و ظرف یک سال کار را یاد می‌گرفتند، اما الان حتی سطح بالایی ندارند که بخواند کار کنند. جهان‌بینی مبتذلی دارند که تنها دغدغه فروش فیلم را دارند.

خلاصه آنکه فرهنگ‌سازی با فیلم بسیار مهجور است. تاریخ سیاسی کشور ما تجربیات تلخی از خیانت مسئولین دارد. از زمان قاجار گرفته تا امروز. چقدر مردم ما از این موضوع با خبرند؟ با کمک سینما می‌توان این خیانت‌ها را آشکار کرد و هشدار داد و حتی جلوی آن را گرفت. اگر این موضوع در آمریکا رخ داده بود تا به حال برای آن ده‌ها فیلم ساخته بودند، اما ما یک فیلم هم نداریم. چرا که هرکس به فکر خودش است و کار علمی و عملیاتی نمی‌کنیم بلکه همرنگ همان چیزی که مدعی وجود آن در جامعه‌ایم فیلم می‌سازیم و روی موج نفرت آن سوار می‌شویم.

سینمای ایران را در جهان با فهم و محتوای آن می‌شناسند تا تکنیک. چون ما که در تکنیکی که کلاً محصول و آورده خود کشور‌هایی مانند آمریکا است ادعایی نداریم، چیزی که مهم است محتوا و مفاهیم ما است که در حال حاضر فراموش شده است. منبع: خبرگزاری تسنیم

منبع: خبرگزاری دانشجو

کلیدواژه: سریال تلویزیونی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران سینمای ایران نرگس مست اما ما

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۱۴۵۴۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چرا کشوری مثل مصر سریال «حشاشین» را ساخت؟

نشست نقد و بررسی سریال حشاسین با حضور حجت‌الاسلام مهدی فرمانیان استاد تمام دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی، حجت‌الاسلام سید علی بطحایی مدیر کل پژوهش دانشگاه ادیان و مذاهب، فرقه‌شناس و پژوهشگر جریان‌های اسلامی و مهدی علمی دانشور استادیار ادیان شرق دانشکده ادیان و مذاهب برگزار شد.

بطحایی بحث خود را با موضوع جریان‌های فکری مصر آغاز کرد و گفت: سریال حشاشین نسل جدید را درگیر کرده است. نسل جدید بر خلاف ممانعت‌ها این سریال را دیدند. نظر کلی بنده از سریال همان ضرب المثل معروف است که گفت «بعضی‌ها کج گفتند، اما رج گفتند.» کج گفتنش با آقای دکتر فرمانیان و دانشور است و رج گفتنش با من. رج گفته یعنی برنامه و هدف دارد و کار او روی حساب است. روی جریان‌های فکری، این سریال را ارائه داده است. این سریال را در قد و قواره سریال تاریخی نبینیم بلکه این فیلم، یک نبرد جریانی است که صحنۀ آیندۀ جهان اسلام را تشکیل می‌دهد. نبرد جریان‌های فکری در این اتفاق رخ می‌دهد. به چه معنا؟ جریان شناسی جهان اسلام حوزه مغفولی است. آینده پژوهیِ آن، مغفول‌تر است و از همه مغفول تر، نبرد بین جریان‌هاست که صحنه آینده جهان اسلام را شکل می‌دهد. در مصر و تونس و مغرب و ترکیه همین گونه است. تلاقی جریان‌ها صحنه آینده جهان اسلام را می‌سنجد.

وی افزود: اسلام سنتی خیلی در تلاقی با جریانات وارد نمی‌شود و حاشیه امنی برای خود دارد. روشنفکری هم بدنه‌ی مردمی ندارد و حضور اجتماعی هم نمی‌تواند داشته باشد؛ منتها سه جریانِ اسلام سلفی با قرائت جامعی که دارد و نیز اسلام سیاسی و اسلام سکولار صحنه‌ی آینده جهان اسلام را می‌سازند که باید در حوزه آینده‌پژوهی به آن توجه کنیم تا به مشکلی برنخوریم. 

سریال حشاشین به نزاریان شام ارتباط دارد

بطحایی گفت: باید به نکته‌ای توجه شود؛ اگر توجه نکنیم، بقیه تحلیل‌ها فایده نخواهد داشت. چون بعضی می‌گفتند این سریال آمده تا ولایت فقیه یا مهدویت را بزند، اما سرحلقه این سریال این است که چرا مصر این دغدغه را داشت؟ چون نزاریان ارتباطی به مصر ندارد. نزار پس از اینکه از خلیفه نهم عزل می‌شود، مدت کوتاهی به اسکندریه مصر می‌رود و مدتی در آنجا می‌ماند. برای اینکه نشان دهد من حکومت دارم، سکه‌ای ضرب می‌کند که ظاهراً در موزه آقاخان تورنتو نگهداری می‌شود. مدت کوتاهی حکومت می‌کند و بعد لشکری می‌آید و او را می‌کشند؛ بنابراین این سریال به مصر مربوط نیست به لوئانته یا نزاریان شام ارتباط دارد و عمدۀ آن به ایران مرتبط است. مصر به خاطر مصرف داخلی و مخالفت با اسلام سیاسی و آمادگی جهان اسلام به این سریال پرداخت. بعید هم نیست در آینده به دیگر جریان‌ها و فرقه‌ها بپردازند و ما با اسلام سیاسی‌هراسی مواجه شویم. پنج قسمت اولش است که به اسلام سیاسی برخورده است.

مصر لیدر جریان فکری جهان اسلام است

وی با طرح این سؤال که در مصر چه اتفاقاتی افتاد، گفت: باید موج‌های تاریخی مصر را یک مرور کنیم و بعد ببینیم اسلام سنتی و سایر جریان‌های فکری چه واکنشی نسبت به این موج‌ها داشتند. از ۲۲۶ سال قبل در ۱۲۱۳ قمری یا ۱۷۹۸ میلادی که ناپلئون حمله می‌کند و می‌گویند توپ‌های ناپلئون مسلمانان را بیدار کرد، تقریباً ۶ موج مصر را فرا گرفت. مصر با بقیه کشور‌های عربی تفاوت دارد. کشور‌های عربی پول دارند، اما مصر پول ندارد. 

بحطایی ادامه داد: کتابی با نام «مصر از زاویه‌ای دیگر» از خانم جمیله کدیور منتشر شده است. سفرنامه ۳۰۰ صفحه‌ای جریانات فکری را در آن بازه زمانی خوب ریشه‌کاوی کرده است. مصر مهم است. شناخت مصر مهم است. این سرزمین، لیدر جریان فکری جهان اسلام است. از ۲۲۶ سال قبل تا الان جریان اول که تاکنون ادامه دارد، محمدعلی پاشا و طهطاوی بود. کتابی با عنوان «تخلیص الابریز فی تلخیص با‌ریز» نوشته شد. یعنی پاکسازیِ آب را بیاور تا چهره مشعشع پاریس را نشان دهیم. در این کتاب اولین واکنش‌هایی که اسلام نسبت به مدرنیته و حمله ناپلئون دارد و علت عقب ماندگی اسلام را خوب تحلیل کرده است. اینها نسل اول هستند که با سخت‌افزار‌های غرب مواجه می‌شوند که چرا غرب از جهت‌های مختلف جلوتر از ما است. این جریان شکست می‌خورد.

این پژوهشگر فرقه‌ها گفت: نسل دوم امثال سید جمال است که بیداری اسلامی را مشخص می‌کند و عبدُه که اسلام انقلابی و بیداری را مطرح می‌کنند. نسل سوم، با جنگ جهانی اول مواجه می‌شود که سعد زغلول است. در این دوران بریتانیا جدا می‌شود. 

روح فرهنگیِ حاکم بر مصر را تفکرات سکولار شکل می‌دهد

وی با اشاره به اینکه از کنار نسل چهارم و پنجم سه جریان شکل می‌گیرد، افزود: یکی پان عربیسم است به سردمداری جمال عبدالناصر. او ناسیولانیست دیکته‌ای و دیکتاتوری است. دوم، حسن البناء است که در همین دوران، شکل‌گیری اسرائیل را شاهدیم. پان‌عربیسم در مصر خودش را خوب نشان می‌دهد. در کنارش طه حسین است که نباید آن را متعلق به گذشته بدانیم. دقیق‌ترین بسته‌ای که درباره سکولاریزم و لیبرالیسم در مصر ارائه می‌شود، متعلق به اوست. در کتاب‌های «فی الأدب الجاهلی»، «فی التاریخ الجاهلی» و «مستقبل الثقافة فی مصر» اندیشه خود را می‌گوید. تکلیف خودش را مدرنیته مشخص می‌کند. به جهان اسلام نسخه می‌دهد که چه قسمت‌هایی از فرهنگ غرب را بگیریم. وزیر امروزین مصر می‌گوید روح فرهنگیِ حاکم بر مصر، طه حسین است.

بطحایی گفت: الان در مصر دوئلی بین اسلام سیاسی و اسلام سکولار است. تقریباً اسلام سنتی جمع شده است. تنها یکی از مشاوران احمد الطیب گفته بود سریال حشاشین به فرقه‌گرایی منتج می‌شود. اسلام سنتی در مصر اسلام کاملاً کنترل شده است. در هر صورت الأزهر واکنش مطلوبی ندارد. اما میدان‌دار در تمام این صحنه‌ها، خالد منتصر و عکاشه است. اینها افراد تأثیرگذاری هستند. پزشک خالد در خیلی از حوزه‌ها وارد شده و سکولاریزم است. او دو سفر به آلمان و هلند می‌رود. می‌گوید واکنش‌ها را نسبت به حشاشین می‌دانم. با مسلمانان هلند که صحبت کردم، از لحاظ لهجه انتقاد کردند،، اما از نظر جریانی می‌گویند، به نظر ما بهترین فیلمی است که توانسته اسلام سیاسی و تکفیری‌ها را منکوب کند.

وی با تصریح بر اینکه خوراک این فیلم کاملاً جریان‌شناسانه است و تاریخی نبینیم، در بیان راهکار گفت:، اما چکار کنیم؟ به ذهنم می‌آید اسلام سنتی و مراجع تقلید باید سکوت کنند، همچنان که خود اسماعیلی‌ها سکوت کردند. صحبت درباره نزاریان باید متولی داشته باشد. ایران جزو تاریخش است، اما درباره حشاشین که مقداری مسئله دارد، نمی‌تواند صحبت کند. باید امثال آقاخان صحبت کنند. ما انتظار داریم وارد صحنه شود. البته آقای داریوش محمدپور از مؤسسه اسماعیلیه واکنشی داشت.

منبع: تسنیم

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • چرا کشوری مثل مصر سریال «حشاشین» را ساخت؟
  • واکنش نشریۀ 29 ساله به حذف سریال «حشاشین» از شبکۀ نمایش خانگی/ علاقه ایرانیان به داستان حسن صباح تاریخی است؛ نسازی، می‌سازند(+ جلد)
  • اساتید در شکل‌گیری شخصیت انسان‌هایی که آینده جامعه را می‌سازند، بسیار مؤثر هستند
  • محمود گبرلو بازیگر شد
  • دین سینما به امام صادق‌(ع) چه زمانی ادا می‌شود؟
  • «مدیر مدرسه» به اکران آنلاین رسید
  • رضا شیخی درگذشت
  • فیلمبردار سینمای ایران درگذشت
  • اپل کارمندان هوش مصنوعی گوگل را دزدید
  • قراردادهای مهمی در صنعت نفت ایران در راه است